گره کار کجاست؟

ساخت وبلاگ

مدت ها تنها خودم رو عاقل فرض می کردم و فکر می کردم مردم کشور ما، یعنی از مسئولین کشوری گرفته تا کارمندان و مردم عادی، دور از جان شما نمی فهمند و اصلا فکر نمی کنند. چرا که اگر فکر می کردند و می دانستند کاری می کردند و حداقل به صورت لاک پشتی هم که شده حرکتی صورت می گرفت و تغییری ایجاد می شد. ولی الان به این نتیجه گیری رسیده ام که ای دل غافل، مردم و مسئولین خیلی خوب می دانند و می دانسته اند، تنها خود من بوده ام که نمی دانسته ام. بماند. از روزی که به این نتیجه گیری رسیده ام حال و روزم اصلا خوب نیست، آدم وقتی که فکر می کند کسی از چیزی خبر ندارد و یا نمی داند، سعی می کند خودش بداند و این دانسته ها، چه صرفا اطلاعات خام باشد و چه نوعی دانش عمیق تر ورای آن ها نهفته باشد، را به دیگران منتقل کند. این یعنی امیدی به بهبود هست اما اکنون مسئله چیز دیگری است، یعنی همه می دانند و هیچ کس جرئت نمی کند طبق آنچه می داند حرکتی انجام دهد. اکنون سعی بر نوشتن و گفتن و دانستن سودی ندارد چرا که بحث نکردن است نه ندانستن.

الان مانده ام که واقعا چه باید کرد؟ کاش می شد یک بحث آزادی راه انداخت و دیگران کمی بحث را برای آدم باز می کردند تا از این سردرگمی رها شد.

عبدالرضا کلمرزی، شهریور 95 

هوای تازه...
ما را در سایت هوای تازه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mhava-tazea بازدید : 25 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 4:54